- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نوگرفتار تو و دیرینه آزاد خودم وه چه خوش بودی که بودی ذوق بهباد خودم
2 معنی بیگانه خویشم، تکلف بر طرف چون مه نو مصرع تاریخ ایجاد خودم
3 جوهر اندیشه دلخون گشتنی در کار داشت غازه رخساره حسن خداداد خودم
4 از بهار رفته درس رنگ و بو دارم هنوز در غمت خاطر فریب جان ناشاد خودم
5 گر فراموشی به فریادم رسد وقت ست وقت رفته ام از خویشتن چندان که در یاد خودم
6 گرم استغناست بامن گرچه مهرش در دلست تا نباشد دعوی تأثیر فریاد خودم
7 هر قدم لختی ز خود رفتن بود در بار من همچو شمع بزم در راه فنازاد خودم
8 تا چه خونها خورده ام شرمنده از روی دلم غنچه آسا پیچش طومار بیداد خودم
9 می دهم دل را ز بیدادت فریب التفات سادگی بنگر که در دام تو صیاد خودم
10 عالم توفیق را غالب سواد اعظمم مهر حیدر پیشه دارم حیدرآباد خودم