ای گل تو را از جلال الدین محمد مولوی غزل 447

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

ای گل تو را اگر چه که رخسار نازکست

1 ای گل تو را اگر چه که رخسار نازکست رخ بر رخش مدار که آن یار نازکست

2 در دل مدار نیز که رخ بر رخش نهی کو سر دل بداند و دلدار نازکست

3 چون آرزو ز حد شد دزدیده سجده کن بسیار هم مکوش که بسیار نازکست

4 گر بیخودی ز خویش همه وقت وقت تو است گر نی به وقت آی که اسرار نازکست

5 دل را ز غم بروب که خانه خیال او است زیرا خیال آن بت عیار نازک است

6 روزی بتافت سایه گل بر خیال دوست بر دوست کار کرد که این کار نازکست

7 اندر خیال مفخر تبریز شمس دین منگر تو خوار کان شه خون خوار نازکست

عکس نوشته
کامنت
comment