ای کرده چهره از جلال الدین محمد مولوی غزل 2238

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

ای کرده چهره تو چو گلنار شرم تو

1 ای کرده چهره تو چو گلنار شرم تو پرهیز من ز چیست ز تو یار شرم تو

2 گلشن ز رنگ روی تو صد رنگ ریخته‌ست چون گل چرا دمید ز رخسار شرم تو

3 من صد هزار خرقه ز سودا بدوختم کان جمله را بسوخت به یک بار شرم تو

4 صافی شرم توست نهان در حجاب غیب دردی بریخت بر رخ گلزار شرم تو

5 آن دل که سنگ بود ز شرم تو آب ریخت یا رب چه کرد در دل هشیار شرم تو

6 خون گشت نام کوه که نامش شده‌ست لعل چون درفتاد در که و کهسار شرم تو

عکس نوشته
کامنت
comment