-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای کرده چهره تو چو گلنار شرم تو پرهیز من ز چیست ز تو یار شرم تو
2 گلشن ز رنگ روی تو صد رنگ ریختهست چون گل چرا دمید ز رخسار شرم تو
3 من صد هزار خرقه ز سودا بدوختم کان جمله را بسوخت به یک بار شرم تو
4 صافی شرم توست نهان در حجاب غیب دردی بریخت بر رخ گلزار شرم تو
5 آن دل که سنگ بود ز شرم تو آب ریخت یا رب چه کرد در دل هشیار شرم تو
6 خون گشت نام کوه که نامش شدهست لعل چون درفتاد در که و کهسار شرم تو