1 ابروی تو رفته رفته تا گوش آمد گیسوی تو حلقه حلقه تا دوش آمد
2 از لعل لبت خون سیاوش چکید زان خون سیاوش دلم جوش آمد
1 به گوشم مژدهای آمد که امشب یار میآید به بالین سرم آن سرو خوشرفتار میآید
2 کبوتر وار، دل پر میزند در مجمر حسنش چنان تسکین دلم کان آتشین رخسار میآید
1 رفت دلم همچو گوی، در خم چوگان دوست وه که ز من برگرفت، رفت به قربان دوست
2 نی متصوّر مراست خوبتر از صورتش ماه برآرد اگر سر ز گریبان دوست
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به