مست تو بجز ناله ی از بابافغانی شیرازی غزل 149

بابافغانی شیرازی

آثار بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

مست تو بجز ناله ی جانسوز ندانست

1 مست تو بجز ناله ی جانسوز ندانست نشناخت گل تازه و نوروز ندانست

2 مجنون تو هم بر سر خاکستر گلخن جان داد و بهار چمن افروز ندانست

3 فردا چکند با جگر سوخته عاشق چون فایده ی صحبت امروز ندانست

4 از رنگ قبا سوخت دل از دور چو دیدت نقش کمر و تاج طلا دوز ندانست

5 سوز دل عشاق چراغ دل و جانست بی نور، درونی که چنین سوز ندانست

6 دل جوهر دانش بمی و روی نکو داد قدر خرد مصلحت آموز ندانست

7 ناقص شد ازین طارم فیروزه فغانی مسکین اثر طالع فیروز ندانست

عکس نوشته
کامنت
comment