خاقانی شروانی

خاقانی شروانی

خاقانی شروانی
خاقانی شروانی

وصل تو به وهم در نمی‌آید از خاقانی شروانی غزل 118

غزل 118 ام از 1365 غزلیات

وصل تو به وهم در نمی‌آید

1 وصل تو به وهم در نمی‌آید وصف تو به گفت برنمی‌آید

2 شد عمر و عماری وصال تو از کوی امید در نمی‌آید

3 وصل تو به وعده گفت می‌آیم آمد اجل، او مگر نمی‌آید

4 زان می که تو را نصیب خصمان است یک جرعه مرا به سر نمی‌آید

5 افسون مسیح بر تو می‌خوانم افسوس که کارگر نمی‌آید

6 خاقانی کی رسد به گرد تو چون دولت راهبر نمی‌آید

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر وصل تو به وهم در نمی‌آید

شاعر شعر وصل تو به وهم در نمی‌آید چه کسی است ؟

شاعر شعر وصل تو به وهم در نمی‌آید خاقانی شروانی می باشد.

شعر وصل تو به وهم در نمی‌آید در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر وصل تو به وهم در نمی‌آید چیست ؟

قالب شعر وصل تو به وهم در نمی‌آید غزل است

مضمون اصلی شعر وصل تو به وهم در نمی‌آید چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.