- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 رخ تو دخلی به مه ندارد که مه دو زلف سیه ندارد
2 به هیچ وجهت قمر نخوانم که هیچ وجه شبه ندارد
3 بیا و بنشین به کنج چشمم که کس در این گوشه ره ندارد
4 نکو ستاند دل از حریفان ولی چه حاصل نگه ندارد
5 حریف کمظرف ز روی معنی بود سبویی که ته ندارد
6 حدیث حال تبه چه داند کسی که حال تبه ندارد
7 بیا به ملک دل ار توانی که ملک دل، پادشه ندارد
8 عداوتی نیست قضاوتی نیست عسس نخواهد، سپه ندارد
9 یکی بگوید به آن ستمگر بهار مسکین گنه ندارد