اسیر زلف تو فارغ ز هر گزند از سحاب اصفهانی غزل 158

سحاب اصفهانی

آثار سحاب اصفهانی

سحاب اصفهانی

اسیر زلف تو فارغ ز هر گزند شود

1 اسیر زلف تو فارغ ز هر گزند شود خوشا دلی که گرفتار آن کمند شود

2 سراغ تربتم از کس پس از هلاک مکن ببین که شعله ی آه از کجا بلند شود

3 در آن دیار که دلبستگی به زلفی نیست کسی چگونه در آن قید پای بند شود

4 کند نصیحت ناصح به حال من چه اثر جز اینکه آتش من تیز تر ز پند شود

5 سکون در آتش عشق بتان مخواه از دل مقیم آتش سوزنده چون سپند شود

عکس نوشته
کامنت
comment