- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای عقل دوربین تو در اولین ظهور بر کرسی ثبوت حقایق فکنده نور
2 تاریکخانه زمی از عکس چهره ات روشن چنانکه صبح بهشت از جمال حور
3 ایجاد بر سه پایه گذارد پی وجود حسن بدیع و عشق زکی عقل بیقصور
4 این هر سه پایه را بتو ظاهر کند مثال تو مظهری و غیر ترا از تو شد ظهور
5 زیرا همیشه باشد عقل تو دوربین عشق تو با طهارت و حسن تو بی غرور
6 گشت از چراغ چهره گلگون تو دلم روشن چنانکه دیده موسی ز نخل طور
7 شد سینه ام چو شیشه حساس کاندر او عشق تو جا گرفته چو مهر تو در صدور
8 از دیده تافت نور جمالت درون دل چون پرتوی که از عدسیها کند عبور
9 عکس رخت به جام می افتاد و شیخ گفت این است خلد و چهره حور و می طهور
10 ثابت قدم کسی است که مفتی شود به عشق نزدیکتر به دوست تنی کو ز خویش دور
11 «بدرا» به معجزات امیری نگر که داشت تن از بر تو غایب و دل با تو در حضور