- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کردست تیغت از سر خصم ابتدای فتح اینست ابتدا چه بود انتهای فتح
2 ای از ازل بقامت شمشیر نصرتت همچون غلاف آمده چسبان قبای فتح
3 آمد ز بحر لطف الهی بدرگهت چون موج سوی ساحل فتح از قفای فتح
4 بر دوش باد سیر کند همچو بوی گل در گلشن جهان خبر غمزدای فتح
5 سرها که همچو غنچه نشکفته چیده اند مشت گلیست از چمن دلگشای فتح
6 بر آب کس بنا ننهد، دست قدرتت دایم بر آب تیغ گذارد بنای فتح
7 سوفار را چو غنچه زبان تر زبان شود در عرصه ای نبرد ز شوق صلای فتح
8 مردان کار همچو نی تیر یک بیک پا کرده سخت و بسته کمر از برای فتح
9 ابرو مثال موی دمد از زبان تیغ از بس کند برای دلیران دعای فتح
10 تیغ و سنان بحال زره رشک می برند کو از هزار دیده به بیند لقای فتح
11 گلزار رزم شاه جهان پادشاه را آن بلبلم کلیم که دارم نوای فتح