رخ زیبای تو را آینه ای میباید از شمس مغربی غزل 85

شمس مغربی

آثار شمس مغربی

شمس مغربی

رخ زیبای تو را آینه ای میباید

1 رخ زیبای تو را آینه ای میباید که رخت را بتو زانسان که توئی بنماید

2 چون نظری بر رخ زیبای تو می اندازم حسن مجموعه تو در نظرم می آید

3 نیست مشاطه رویت بجز از دیده ما حسن رخسار ترا دیده همی آراید

4 دیده از دیدن خوبان جهان بر بندد هر که بر روی تو یک لحظه بگشاید

5 گوئیا حسن تو هر لحظه فزون می گردد تا مرا از من و از هر دو جهان برباید

6 نیست دیدار تو را دیده ناشایسته بهر دیدار توام دیده ی تو بنماید

7 مغربی تا شب هستی تو باقی باشد نور خورشید من از مشرق جان برباید

عکس نوشته
کامنت
comment