نرسد تیر تو بر پیکر من از سحاب اصفهانی غزل 274

سحاب اصفهانی

آثار سحاب اصفهانی

سحاب اصفهانی

نرسد تیر تو بر پیکر من

1 نرسد تیر تو بر پیکر من هست گوئی به خدنگت پر من

2 از تو سوزی که بدل بود هنوز می توان یافت ز خاکستر من

3 لب شیرین تو دارد ز عتاب زهر در شربت جان پرور من

4 ساغرم گه شکند توبه و گاه توبه ی من شکند ساغر من

5 گفتمش خاصیت آب حیات چه دهد؟ گفت که خاک در من

6 گهر چشم من اشک است و سخن گهر طبع سخن: گستر من

7 هر گهر را صدفی هست (سحاب) دیده و دل صدف گوهر من

عکس نوشته
کامنت
comment