🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟
سنایی غزنوی

سنایی غزنوی

سنایی غزنوی
سنایی غزنوی

ای جوان زیر چرخ پیر مباش از سنایی غزنوی قصیده 93

قصیده 93 ام از 1794 قصاید

ای جوان زیر چرخ پیر مباش

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29
  • 30
  • 31
  • 32
  • 33
  • 34
  • 35
  • 36
  • 37
  • 38
  • 39
  • 40
  • 41
  • 42
  • 43
  • 44
  • 45

1 ای جوان زیر چرخ پیر مباش یا ز دورانش در نفیر مباش

2 یا برون شو ز چرخ چون مردان ورنه با ویل و وای و ویر مباش

3 اثر دوزخ ار نمی‌خواهی ساکن گنبد اثیر مباش

4 گر سعیدیت آرزوست به عدن در سراپردهٔ سعیر مباش

5 تو ورای چهار و پنج و ششی در کف هفت و هشت اسیر مباش

6 در سرا ضرب عقل و نفس و فلک ناقدی باش و جز بصیر مباش

7 در میان غرور و وهم و خیال بستهٔ دیو بسته گیر مباش

8 هر دمی با گشاد نامهٔ عقل گر تو سلطان نه‌ای سفیر مباش

9 منی انداز باش چون مردان گر نه‌ای زن منی پذیر مباش

10 گر ترا جان به وزر آلودست داروی وزر کن وزیر مباش

11 از برای خلاف و استبداد به سرو دنب جز بگیر مباش

12 ای به گوهر و رای طبع و فلک بهر آز این چنین حقیر مباش

13 مار قانع بسی زید تو به حرص گر نه‌ای مور زود میر مباش

14 از پی خرس حرص و موش طمع گاه گوز و گهی پنیر مباش

15 «من» و «سلوی» چو هست اندر تیه در نیاز پیاز و سیر مباش

16 از کمان یافت دور گشتن تیر تو ز کژ دور شو چو تیر مباش

17 گر همی در و عنبرت باید بحرها هست در غدیر مباش

18 گر خطر بایدت خطر کن جان ورنه ایمن بزی خطیر مباش

19 چون ترا خاک تخت خواهد بود گو کنون تخت اردشیر مباش

20 تا ز یک وصف خلق متصفی شو فقیهی گزین فقیر مباش

21 فقه خوان لیک در جهنم جاه همچو قابوس وشمگیر مباش

22 چون زفر درس و ترس با هم خوان ورنه بیهوده در زفیر مباش

23 در ره دین چو بو حنیفه ز علم چون چراغی به جز منیر مباش

24 چون تو طفلی و شرع دایهٔ تست جز ازین دایه سیر شیر مباش

25 مجمع اکبر ار نخواهد بود طالب جامع کبیر مباش

26 ور کنون سوی کعبه خواهی رفت ره مخوفست بی‌خفیر مباش

27 با چنین غافلان نذر شکن جز چو پیغمبران نذیر مباش

28 از پی ذکر بر صحیفهٔ عمر چون نکو نه‌ای دبیر مباش

29 با تو در گورتست علم و عمل منکر «منکر» و «نکیر» مباش

30 پاس پیوسته دار بر در حق کاهلانه «بجه» «بگیر» مباش

31 خار خارت چو نیست در ره او پس در آن کوی خیر خیر مباش

32 همه دل باش و آگهی نیاز بی‌خبر بر در خبیر مباش

33 زیر بی‌آگهی کند زاری پس تو گر آگهی چو زیر مباش

34 چون قلم هر دمی فدا کن سر لیک از بن شکر بی‌صریر مباش

35 چون به پیش تو نیست یوسف تو پس چو یعقوب جز ضریر مباش

36 ای سنایی تو بر نظارهٔ خلق در سخن فرد و بی‌نظیر مباش

37 در زحیری ز سغبهٔ گفتن گفت بگذار و در زحیر مباش

38 در هوای صفا چو بوتیمار دردت ار هست گو صفیر مباش

39 با قرارست نور دیدهٔ سر چشم سر گو: برو قریر مباش

40 شکر کن زان که شرع و شعرت هست خرت ار نیست گو شعیر مباش

41 گر چه خصمت فرزدق ست به هجو تو به پاداش او جریر مباش

42 خود نقیریست کل عالم و تو در نقار از پی نقیر مباش

43 از پی یوسف کسان به غرض گاه بشرا و گه بشیر مباش

44 همه بر کشتهای تشنه ز قحط ابر باش و به جز مطیر مباش

45 هر کجا پای عاشقی‌ست روان باد کشتیش باش و قیر مباش

سنایی غزنوی از شاعران بزرگ قرن 5 هجری می باشد و سبک شعری ایشان خراسانی است.
ادامه توضیحات شاعر
اثر ای جوان زیر چرخ پیر مباش قصیده 93 ام از 1794 قصاید در دیوان اشعار سنایی غزنوی می باشد
شعر قالب : قصیده سبک : خراسانی
عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ای جوان زیر چرخ پیر مباش

شاعر شعر ای جوان زیر چرخ پیر مباش چه کسی است ؟

شاعر شعر ای جوان زیر چرخ پیر مباش سنایی غزنوی می باشد.

شعر ای جوان زیر چرخ پیر مباش در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 5 سروده شده است.

قالب شعر ای جوان زیر چرخ پیر مباش چیست ؟

قالب شعر ای جوان زیر چرخ پیر مباش قصیده است

سبک شعر ای جوان زیر چرخ پیر مباش چیست ؟

سبک شعر ای جوان زیر چرخ پیر مباش سبک خراسانی است

مضمون اصلی شعر ای جوان زیر چرخ پیر مباش چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
سنایی غزنوی

ای جوان زیر چرخ پیر مباش از سنایی غزنوی قصیده 93

قصیده 93 ام از 1794 قصاید
بنر