بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

بیدل دهلوی
بیدل دهلوی

جوانی سوخت پیری چند بنشاند از بیدل دهلوی غزل 1765

غزل 1765 ام از 2828 غزلیات

جوانی سوخت پیری چند بنشاند به مهتابش

1 جوانی سوخت پیری چند بنشاند به مهتابش نبرد این شعله را خوابی‌ که خاکستر زند آبش

2 هوای ‌کعبهٔ تحقیق داری ساز تسلیمی سجود بسمل اینجا در خم بال است محرابش

3 به جرأت بر میا، سامان جمعیت غنیمت‌دان بنای اشک غیر از لغزش پا نیست سیلابش

4 چو آتش‌، جاه دنیا، بد مژه خواباندنی دارد حذر از استر مخمل‌، لباس ابره سنجابش

5 طریق خلق داری‌، سنگ بر ساز درشتی زن نهال رأفت از وضع ملایم می‌دهد آبش

6 بساط بی‌نیازی بایدت از دور بوسیدن ندارد لیلی آن برقی ‌که مجنون آورد تابش

7 درین محفل چو شمع آورده‌ام غفلت ‌کمین چشمی که تا مژگان در آتش خفته است و می‌برد خوابش

8 ره تحقیق از سیر گریبان طی نمی‌گردد ندارد پیچش طومار دریا سعی گردابش

9 به یاد شرمگین چشمی قدح می‌زد خیال من عرق تا جبهه خوابانید آخر در می نابش

10 اگر این برق دارد آتش رخسار او بیدل نیابی در پس دیوار هیچ آیینه سیمابش

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر جوانی سوخت پیری چند بنشاند به مهتابش

شاعر شعر جوانی سوخت پیری چند بنشاند به مهتابش چه کسی است ؟

شاعر شعر جوانی سوخت پیری چند بنشاند به مهتابش بیدل دهلوی می باشد.

شعر جوانی سوخت پیری چند بنشاند به مهتابش در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر جوانی سوخت پیری چند بنشاند به مهتابش چیست ؟

قالب شعر جوانی سوخت پیری چند بنشاند به مهتابش غزل است

مضمون اصلی شعر جوانی سوخت پیری چند بنشاند به مهتابش چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر