جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

کان از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) مثنوی معنوی 228

مثنوی معنوی 228 ام از 6329 دفتر سوم

کان جوان در جست و جو بد هفت سال

1 کان جوان در جست و جو بد هفت سال از خیال وصل گشته چون خیال

2 سایهٔ حق بر سر بنده بود عاقبت جوینده یابنده بود

3 گفت پیغامبر که چون کوبی دری عاقبت زان در برون آید سری

4 چون نشینی بر سر کوی کسی عاقبت بینی تو هم روی کسی

5 چون ز چاهی می‌کنی هر روز خاک عاقبت اندر رسی در آب پاک

6 جمله دانند این اگر تو نگروی هر چه می‌کاریش روزی بدروی

7 سنگ بر آهن زدی آتش نجست این نباشد ور بباشد نادرست

8 آنک روزی نیستش بخت و نجات ننگرد عقلش مگر در نادرات

9 کان فلان کس کشت کرد و بر نداشت و آن صدف برد و صدف گوهر نداشت

10 بلعم باعور و ابلیس لعین سود نامدشان عبادتها و دین

11 صد هزاران انبیا و ره‌روان ناید اندر خاطر آن بدگمان

12 این دو را گیرد که تاریکی دهد در دلش ادبار جز این کی نهد

13 بس کسا که نان خورد دلشاد او مرگ او گردد بگیرد در گلو

14 پس تو ای ادبار رو هم نان مخور تا نیفتی همچو او در شور و شر

15 صد هزاران خلق نانها می‌خورند زور می‌یابند و جان می‌پرورند

16 تو بدان نادر کجا افتاده‌ای گر نه محرومی و ابله زاده‌ای

17 این جهان پر آفتاب و نور ماه او بهشته سر فرو برده به چاه

18 که اگر حقست پس کو روشنی سر ز چه بردار و بنگر ای دنی

19 جمله عالم شرق و غرب آن نور یافت تا تو در چاهی نخواهد بر تو تافت

20 چه رها کن رو به ایوان و کروم کم ستیز اینجا بدان کاللج شوم

21 هین مگو کاینک فلانی کشت کرد در فلان سالی ملخ کشتش بخورد

22 پس چرا کارم که اینجا خوف هست من چرا افشانم این گندم ز دست

23 و آنک او نگذاشت کشت و کار را پر کند کوری تو انبار را

24 چون دری می‌کوفت او از سلوتی عاقبت در یافت روزی خلوتی

25 جست از بیم عسس شب او به باغ یار خود را یافت چون شمع و چراغ

26 گفت سازندهٔ سبب را آن نفس ای خدا تو رحمتی کن بر عسس

27 ناشناسا تو سببها کرده‌ای از در دوزخ بهشتم برده‌ای

28 بهر آن کردی سبب این کار را تا ندارم خوار من یک خار را

29 در شکست پای بخشد حق پری هم ز قعر چاه بگشاید دری

30 تو مبین که بر درختی یا به چاه تو مرا بین که منم مفتاح راه

31 گر تو خواهی باقی این گفت و گو ای اخی در دفتر چارم بجو

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر کان جوان در جست و جو بد هفت سال

شاعر شعر کان جوان در جست و جو بد هفت سال چه کسی است ؟

شاعر شعر کان جوان در جست و جو بد هفت سال جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر کان جوان در جست و جو بد هفت سال در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر کان جوان در جست و جو بد هفت سال چیست ؟

قالب شعر کان جوان در جست و جو بد هفت سال مثنوی معنوی است

مضمون اصلی شعر کان جوان در جست و جو بد هفت سال چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر