با از سنایی غزنوی حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه 23

سنایی غزنوی

آثار سنایی غزنوی

سنایی غزنوی

با سلاطین چو گفت خواهی راز

1 با سلاطین چو گفت خواهی راز وقت آنرا بدان چو وقت نماز

2 کن مراعات شاهِ بدخو را چون زن زشت شوی نیکو را

3 شه چو بر داردت فکندش باش چون ترا خواجه خواند بنده‌ش باش

4 دستت از داد پایگاه بنه ور ترا سر دهد کلاه بنه

5 هر سری کو ز شه کله جوید پای خود زان میان ره جوید

6 پادشاه ار ترا برادر خواند دان که در قعر دوزخت بنشاند

7 چون بگفت این ملوک‌وار سخن پس به خود گفت هوش‌دار ای تن

عکس نوشته
کامنت
comment