- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هرگز نظر به بی سر و پایی نمی کنی کاو را هلاک تیر بلایی نمی کنی
2 گر چه طبیب خسته دلانی چه فایده مردیم ما ز درد دوایی نمی کنی
3 تو پادشاه کشور حسنی ولی چه سود رحمی بحال هیچ گدایی نمی کنی
4 صد عهد می کنی که وفایی کنی بما اما بهیچ عهد وفایی نمی کنی
5 دینی نمانده است که چشمت نبرده است کس را نمی کشی که غزایی نمی کنی
6 تیر جفا که می زنی از غمزه بر دلم عین خطاست گر چه خطایی نمی کنی
7 غیر از وفا شها ز فضولی چه دیده کاو را تو مدتیست جفایی نمی کنی