1 تو هم آن می بگیر از ساغر دوست که باشی تا ابد اندر بر دوست
2 سجودی نیست ای عبدالعزیز این بروبم از مژه خاک در دوست
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 درونم جلوهٔ افکار این چیست؟ برون من همه اسرار این چیست
2 بفرما ای حکیم نکته پرداز بدن آسوده ، جان سیار ، این چیست؟
1 گل رعنا چو من در مشکلی هست گرفتار طلسم محفلی هست
2 زبان برگ او گویا نکردند ولی در سینهٔ چاکش دلی هست
1 سید هجویر مخدوم امم مرقد او پیر سنجر را حرم
2 بند های کوهسار آسان گسیخت در زمین هند تخم سجده ریخت
1 مثل آئینه مشو محو جمال دگران از دل و دیده فرو شوی خیال دگران
2 آتش از ناله مرغان حرم گیر و بسوز آشیانی که نهادی به نهال دگران
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به