- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زنده به خون خواهیت هزار سیاوش گردد از آن قطره خون که از تو زند جوش
2 عشق بایران بخون کشیدت و این خون کی کند ایرانی ار کس است فراموش
3 دارد اگر پاس قدر خون تو زیبد گردد ایران هزار سال سیه پوش
4 همسری نادرت کشاند به جائی کار که تا نادرت کشید در آغوش
5 از پی کسب شرف کشید شرافت تا نفس آخر از تو غاشیه بر دوش
6 شعله شمع دلاوری و رشادت گشت در این مملکت ز بعد تو خاموش
7 جامه ننگین لکه دار به تن کرد دوخت هر آن بی شرف به قتل تو پاپوش
8 سر سر خود به خاک بردی و برداشت از سر و سر تو نبش قبر تو سرپوش
9 قبر تو گر نبش شد چه باک به یادت ریخته در مغزها مجسمه هوش
10 مست شد از عشق گل به نغمه درآمد بلبل، و عارف ز داغ مرگ تو خاموش