نظیری نیشابوری

نظیری نیشابوری

نظیری نیشابوری
نظیری نیشابوری

بر قفا چشمت نمی افتد از نظیری نیشابوری غزل 151

غزل 151 ام از 764 غزلیات

بر قفا چشمت نمی افتد چو این در واشود

1 بر قفا چشمت نمی افتد چو این در واشود آن زمان درگاه بشناسی که صدرت جا شود

2 آن که او در کلبه احزان پسر گم کرد یافت تو که چیزی گم نکردی از کجا پیدا شود

3 دوست دارد از غریبان ناله بیچارگی عشق می خواهد که کشتی غرق در دریا شود

4 هرکه می خواهد که منشور خراباتش دهند باید اول خانمان برهم زن و رسوا شود

5 زو همه خوبی زما زشتی همانا لایق است پرده ما بسته ماند پرده او واشود

6 شد بهار عمر و ناپخته است انگورم هنوز نیست معلومم که آخر سرکه یا صهبا شود

7 عمره آن کو برآرم، پایم ار آید به کار حلقه آن دربگیرم دستم ار گیرا شود

8 کم «نظیری » راست بر جایی نظر افگنده ام وای اگر روز جزا چشم و دلم گویا شود

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بر قفا چشمت نمی افتد چو این در واشود

شاعر شعر بر قفا چشمت نمی افتد چو این در واشود چه کسی است ؟

شاعر شعر بر قفا چشمت نمی افتد چو این در واشود نظیری نیشابوری می باشد.

شعر بر قفا چشمت نمی افتد چو این در واشود در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 10 سروده شده است.

قالب شعر بر قفا چشمت نمی افتد چو این در واشود چیست ؟

قالب شعر بر قفا چشمت نمی افتد چو این در واشود غزل است

مضمون اصلی شعر بر قفا چشمت نمی افتد چو این در واشود چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر