- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تو لذت عمل را از کارزار ما پرس آئین سلطنت را از حال زار ما پرس
2 آن لذّتی که باشد از اشتهاد صادق شام بشارت وصل از روزگار ما پرس
3 مجنون عشق ما را از باغ و راغ کم گوی از وی تو سور جوی و بوی بهار ما پرس
4 از خان و مان وهرکس ، کردم خراب او را منبعد اگر بخواهی اندر دیار ما پرس
5 هرشب زلطف پرسم احوال تو چگونه است ذوق خطاب ما را از دل نگار ما پرس
6 برتربت خراب عشاق ما نظر کن واز ذرّه ذرّه خاکش تو انتظار ما پرس
7 عاشق نِئی چه دانی درد فراق ما را رو رو تو این مصیبت از سوگوار ما پرس
8 عاشق که از غم من کاهیده گشت و جان داد این مرغزار او را از مرغزار ما پرس
9 تو صاف دل چه دانی نالیدن سحرگه آئین دردمندی از درد خارما پرس
10 دل از غم دو عالم فارغ کن و پس آنگه آنی به پیش محیی از لطف یار ما پرس