1 با من بودی منت نمیدانستم تا من بودی منت نمیدانستم
2 رفتم چه من ار میان ترا دانستم با من بودی منت نمیدانستم
1 یا رب بریز شهد عبادت بکام ما ما را زما مگیر بوقت قیام ما
2 تکبیر چون کنیم مجال سوی مده در دیدهٔ بصیرت والا مقام ما
1 آنکه پنهانست از چشم کسان پیداست کیست در دل هر ذره خورشید نهان پیداست کیست
2 آنکه دارد آسمانرا تا نیفتد بر زمین هم زمین را تا بجنبد هر زمان پیداست کیست
1 در وصل تو میزنند احباب تاب هجران نماندشان بشتاب
2 بی تو جان تا بکی تواند زیست دل بیچاره چند آرد تاب