- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ز ما بودی، جدا بودن روا نیست یکی گفتی، دویی کردن سزا نیست
2 وجود خود ز ما خالی مپندار که نقش از نقشبند خود جدا نیست
3 سرایی ساختی اندر دماغت که غیر ار خواجه چیزی در سرا نیست
4 بنه تن بر هلاک، از خویش بینی که درد خویش بینی را دوا نیست
5 چو خودرایان به خود جستی تو، مارا غلط کردی که: بی ما رهنما نیست
6 کسی کو از هوای خویش بگذشت مبر نامش، که مرغ این هوا نیست
7 اگر زان بینشان جویی نشانی به جایی بایدت رفتن که جا نیست
8 درین بستان ز بهر سایهٔ سرو طلب کن سدرهای، کش منتها نیست
9 مبین، ای اوحدی، غیر از خدا هیچ که چون واقف شوی غیر از خدا نیست