بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی
بابافغانی شیرازی

رفتی و چشم روشنم از بابافغانی شیرازی غزل 201

غزل 201 ام از 695 غزلیات

رفتی و چشم روشنم از اشک حرمان تیره شد

1 رفتی و چشم روشنم از اشک حرمان تیره شد در دل چراغی داشتم آن هم به هجران تیره شد

2 بس تیره و افسرده ام در آتشم افگن شبی داغ تو باشد شمع من باری اگر جان تیره شد

3 دیگر چه گل چیند کسی از گریه ی شبهای من کز دیده ی آلوده ام سیلاب مژگان تیره شد

4 می سوزم و آگه نیم کز چیست در جان آتشم بر من چه تابد چون دلم از داغ پنهان تیره شد

5 فالی که بر خود می زدم افتاد بر عکس مراد وه کز خیال باطلم طبع پریشان تیره شد

6 آلوده نتوان کرد لب بهر حیات جاودان آیینهٔ اسکندری از آب حیوان تیره شد

7 سوزد فغانی ته بته پیش تو از شرم گنه هم در خور آتش بود دل چون ز عصیان تیره شد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر رفتی و چشم روشنم از اشک حرمان تیره شد

شاعر شعر رفتی و چشم روشنم از اشک حرمان تیره شد چه کسی است ؟

شاعر شعر رفتی و چشم روشنم از اشک حرمان تیره شد بابافغانی شیرازی می باشد.

شعر رفتی و چشم روشنم از اشک حرمان تیره شد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 10 سروده شده است.

قالب شعر رفتی و چشم روشنم از اشک حرمان تیره شد چیست ؟

قالب شعر رفتی و چشم روشنم از اشک حرمان تیره شد غزل است

مضمون اصلی شعر رفتی و چشم روشنم از اشک حرمان تیره شد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر