- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای تاجر بی ثروت سوداگر بی مایه ایوان تو بی دیوار بستان تو بی سایه
2 بستان ترا پژمان هم سوسن و هم سنبل ایوان ترا ویران هم پیکر و هم پایه
3 در بوته غمازان بگداخته همچون زر در بزم شش اندازان درباخته سرمایه
4 انده بتو وابسته از باب الی المحراب نکبت بتو پیوسته از بدو الی الغایه
5 بدنامی و ننگت را آورده ملک سوره بدبختی و نحسترا بر خوانده فلک آیه
6 بابات بخون غلطید از کینه این عمو مادرت زبون گردید از فتنه این دایه
7 این دایی و این عمو خستند روانت را تا کرد تنت را قوت بن جعده و بن دایه
8 بر مادر مسکینت از دیده بخاک افشان خونی که فریدون ریخت از کشتن برمایه
9 کشتید اتابک را بی جرم و گمان کردید کو باغ نیاکان را داده است بهمسایه
10 دیدی که برادرهات اینروضه دلکش را دادند بهمسایه با زینت و پیرایه