1 خواهی کز آفتاب کنی سایه مر مرا ای از همه ظریفان یکسر ظریف تر
2 سایه نیوفتد صنما بر من از تنت زیرا ز آفتاب تن تو لطیف تر
1 ماه صیام آمد این ملک به سلامت فرخ و فرخنده باد ماه صیامت
2 آمد ماه بزرگوار گرامی و آسود از تلخ باده زرین جامت
1 از دو دیده سرشک خون بارم چون ز گفتارهات یاد آرم
2 باز ترسم که آگهی یابند به ستم خویش را فرو دارم
1 تا توانی مکش ز مردی دست که به سستی کسی ز مرگ نجست
2 ماهی ار شست نگسلد در آب بسته او را به خشکی آرد شست
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به