جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

خواهی از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 3136

غزل 3136 ام از 6329 غزلیات

خواهی ز جنون بویی ببری

1 خواهی ز جنون بویی ببری ز اندیشه و غم می‌باش بری

2 تا تنگ دلی از بهر قبا جانت نکند زرین کمری

3 کی عشق تو را محرم شمرد تا همچو خسان زر می‌شمری

4 فوق همه‌ای چون نور شوی تا نور نه‌ای در زیر دری

5 هیزم بود آن چوبی که نسوخت چون سوخته شد باشد شرری

6 وانگه شررش وا اصل رود همچون شرر جان بشری

7 سرمه بود آن کز چشم جداست در چشم رود گردد نظری

8 یک قطره بود در ابر گران در بحر فتد یابد گهری

9 خار سیهی بد سوختنی گردش گل تر باد سحری

10 یک لقمه نان چون کوفته شد جان گشت و کند نان جانوری

11 خون گشت غذا در پیشه وری آن لقمه کند هم پیشه وری

12 گر زانک بلا کوبد دل تو از عین بلانوشی بچری

13 ور زانک اجل کوبد سر تو دانی پس از آن که جمله سری

14 در بیضه تن مرغ عجبی در بیضه دری ز آن می‌نپری

15 گر بیضه تن سوراخ شود هم پر بزنی هم جان ببری

16 سودای سفر از ذکر بود از ذکر شود مردم سفری

17 تو در حضری وین وهم سفر پنداشت توست از بی‌هنری

18 یا رب برهان زین وهم کژش تو وهم نهی در دیو و پری

19 چون در حضری بربند دهان در ذکر مرو چون در حضری

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر خواهی ز جنون بویی ببری

شاعر شعر خواهی ز جنون بویی ببری چه کسی است ؟

شاعر شعر خواهی ز جنون بویی ببری جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر خواهی ز جنون بویی ببری در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر خواهی ز جنون بویی ببری چیست ؟

قالب شعر خواهی ز جنون بویی ببری غزل است

مضمون اصلی شعر خواهی ز جنون بویی ببری چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر