- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گفتی مرا که چونی در روی ما نظر کن گفتی خوشی تو بیما زین طعنهها گذر کن
2 گفتی مرا به خنده خوش باد روزگارت کس بیتو خوش نباشد رو قصه دگر کن
3 گفتی ملول گشتم از عشق چند گویی آن کس که نیست عاشق گو قصه مختصر کن
4 در آتشم در آبم چون محرمینیابم کنجی روم که یا رب این تیغ را سپر کن
5 گستاخمان تو کردی گفتی تو روز اول حاجت بخواه از ما وز درد ما خبر کن
6 گفتی شدم پریشان از مفلسی یاران بگشا دو لب جهان را پردر و پرگهر کن
7 گفتی کمر به خدمت بربند تو به حرمت بگشا دو دست رحمت بر گرد من کمر کن