جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

گفتی از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 2030

غزل 2030 ام از 6329 غزلیات

گفتی مرا که چونی در روی ما نظر کن

1 گفتی مرا که چونی در روی ما نظر کن گفتی خوشی تو بی‌ما زین طعنه‌ها گذر کن

2 گفتی مرا به خنده خوش باد روزگارت کس بی‌تو خوش نباشد رو قصه دگر کن

3 گفتی ملول گشتم از عشق چند گویی آن کس که نیست عاشق گو قصه مختصر کن

4 در آتشم در آبم چون محرمی‌نیابم کنجی روم که یا رب این تیغ را سپر کن

5 گستاخمان تو کردی گفتی تو روز اول حاجت بخواه از ما وز درد ما خبر کن

6 گفتی شدم پریشان از مفلسی یاران بگشا دو لب جهان را پردر و پرگهر کن

7 گفتی کمر به خدمت بربند تو به حرمت بگشا دو دست رحمت بر گرد من کمر کن

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر گفتی مرا که چونی در روی ما نظر کن

شاعر شعر گفتی مرا که چونی در روی ما نظر کن چه کسی است ؟

شاعر شعر گفتی مرا که چونی در روی ما نظر کن جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر گفتی مرا که چونی در روی ما نظر کن در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر گفتی مرا که چونی در روی ما نظر کن چیست ؟

قالب شعر گفتی مرا که چونی در روی ما نظر کن غزل است

مضمون اصلی شعر گفتی مرا که چونی در روی ما نظر کن چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر