1 به جام اندر تو پنداری روان است و لیکن گر روان دانی روانی
2 به ماهی ماند ، آبستن به مریخ بزاید ، چون فراز لب رسانی
1 دلی را کز هوا جستن چو مرغ اندر هوا یابی به حاصل مرغ وار او را بر آتش گَردنا یابی
1 به وقت دولت سامانیان و بلعمیان چنین نبود جهان با نهاد و سامان بود
1 ما را بدان لب تو نیاز است در جهان طعنه مزن که با دو لب من چرا چَخی