-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای مثال تو را زمین و زمان کرده از راه امتثال مثول
2 دولتت را فتور ناممکن حشمتت را زوال نامعقول
3 گشته پیش تو رام و آهسته فلک تند و روزگار عجول
4 بر رخ آفتاب دولت تو آسمان نانهاده داغ افول
5 در دلت نور کبریای خدای بر تنت فر معجزات رسول
6 کرده بر وفق رای افلاطون روح لقمان به قالب تو حلول
7 قلمت روز و شب کشان در پا طره جعد و گیسوی مفتول
8 من بدان عزتی که نفس مراست گشتم از خدمت ملوک ملول
9 سخن فضل می نیارم گفت زانک او شعبه ای بود ز فضول
10 حاصل الامر مدتیست که نیست بر در کس مرا خروج و دخول
11 ار چه ماندم بر آستانه تو متردد میان ردّ و قبول