- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای پسر هر کس که دارد چارچیز چار دیگر هم شود موجود نیز
2 عاقبت رسوای آید از لجاج خشم را نکند پشیمانی علاج
3 بیگمان از کبر خیزد دشمنی حاصل آید خواری از کاهل تنی
4 چون لجوجی در میان پیدا شود بنده از شومی او رسوا شود
5 خشم خود را چونکه راند جاهلی جز پشیمانیش نبود حاصلی
6 هر که کرد از کبر بالا گردنش دوستان گردند آخر دشمنش
7 کاهلی را هر که سازد پیشهٔ آید از خواری بپایش تیشهٔ
8 خشم خود را گر فرو نخورد کسی عاقبت بیند پشیمانی بسی
9 هر که او از تنبلی باشد بلید بر قفایش شاید ار سیلی رسید
10 هر که او افتادهٔ تن پرورست نیست انسان کمتر از گاو و خرست