-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نبایستی هم اول مهر بستن چو در دل داشتی پیمان شکستن
2 به ناز وصل پروردن یکی را خطا کردی به تیغ هجر خستن
3 دگربار از پری رویان جماش نمیباید وفای عهد جستن
4 اگر کنجی به دست آرم دگر بار منم زین نوبت و تنها نشستن
5 ولیکن صبر تنهایی محال است که نتوان در به روی دوست بستن
6 همیگویم بگریم در غمت زار دگر گویم بخندی بر گرستن
7 گر آزادم کنی ور بنده خوانی مرا زین قید ممکن نیست جستن
8 گرم دشمن شوی ور دوست گیری نخواهم دستت از دامن گسستن
9 قیاس آن است سعدی کز کمندش به جان دادن توانی باز رستن