نبایستی هم اول مهر بستن از سعدی شیرازی غزل 459

سعدی شیرازی

آثار سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

نبایستی هم اول مهر بستن

1 نبایستی هم اول مهر بستن چو در دل داشتی پیمان شکستن

2 به ناز وصل پروردن یکی را خطا کردی به تیغ هجر خستن

3 دگربار از پری رویان جماش نمی‌باید وفای عهد جستن

4 اگر کنجی به دست آرم دگر بار منم زین نوبت و تنها نشستن

5 ولیکن صبر تنهایی محال است که نتوان در به روی دوست بستن

6 همی‌گویم بگریم در غمت زار دگر گویم بخندی بر گرستن

7 گر آزادم کنی ور بنده خوانی مرا زین قید ممکن نیست جستن

8 گرم دشمن شوی ور دوست گیری نخواهم دستت از دامن گسستن

9 قیاس آن است سعدی کز کمندش به جان دادن توانی باز رستن

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر