- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای روی دلآرایت آتش زده در جانها درد غم سودایت سرمایه دورانها
2 چون از غم عشق تو صد جامه جان چاکست عشاق چه غم دارند از چاک گریبانها
3 صد طایر جان هردم پروانهصفت سوزد گر همچو رخت باشد شمعی به شبستانها
4 گل چاک زده جامه بر بوی تو در گلشن از بهر خریداری از پرده به دامانها
5 در میکده وحدت چون شیر و شکر ای جان درد و غم عشق تو آمیخته با جانها
6 کوی تو و روی تو چون کعبه و عید آمد جانهای نکوکیشان در پیش تو قربانها
7 عقلم همه فنها را آراسته بود اول چون عشق تو برخواندم از یاد برفت آنها
8 شعری که حسین ای جان در وصف تو پردازد هر بیت از او شاید سردفتر دیوانها