سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

سعدی شیرازی
سعدی شیرازی

ای دیدنت آسایش و خندیدنت از سعدی شیرازی غزل 136

غزل 136 ام از 1930 غزلیات

ای دیدنت آسایش و خندیدنت آفت

1 ای دیدنت آسایش و خندیدنت آفت گوی از همه خوبان بربودی به لطافت

2 ای صورت دیبای خطایی به نکویی وی قطره باران بهاری به نظافت

3 هر ملک وجودی که به شوخی بگرفتی سلطان خیالت بنشاندی به خلافت

4 ای سرو خرامان گذری از در رحمت وی ماه درفشان نظری از سر رأفت

5 گویند برو تا برود صحبتت از دل ترسم هوسم بیش کند بعد مسافت

6 ای عقل نگفتم که تو در عشق نگنجی در دولت خاقان نتوان کرد خلافت

7 با قد تو زیبا نبود سرو به نسبت با روی تو نیکو نبود مه به اضافت

8 آن را که دلارام دهد وعده کشتن باید که ز مرگش نبود هیچ مخافت

9 صد سفره دشمن بنهد طالب مقصود باشد که یکی دوست بیاید به ضیافت

10 شمشیر ظرافت بود از دست عزیزان درویش نباید که برنجد به ظرافت

11 سعدی چو گرفتار شدی تن به قضا ده دریا در و مرجان بود و هول و مخافت

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ای دیدنت آسایش و خندیدنت آفت

شاعر شعر ای دیدنت آسایش و خندیدنت آفت چه کسی است ؟

شاعر شعر ای دیدنت آسایش و خندیدنت آفت سعدی شیرازی می باشد.

شعر ای دیدنت آسایش و خندیدنت آفت در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر ای دیدنت آسایش و خندیدنت آفت چیست ؟

قالب شعر ای دیدنت آسایش و خندیدنت آفت غزل است

مضمون اصلی شعر ای دیدنت آسایش و خندیدنت آفت چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر باحال, شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر باحال, شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ است.
بنر