ای مزرع مهر تو دل من از غبار همدانی غزل 76

غبار همدانی

غبار همدانی

غبار همدانی

ای مزرع مهر تو دل من

1 ای مزرع مهر تو دل من وی تخم غم تو در گِل من

2 یک عمر ز کشت و کار این دشت شد تخم غم تو حاصل من

3 بس غوطه زدم به بحر حیرت تا کوی تو گشت ساحل من

4 از داغ دلم نگردی آگه تا لاله بروید از گل من

5 از جنبش تیغ ابروانت خون می جهد از مفاصل من

6 پروانه جان فشانیم ده ای روی تو شمع محفل من

7 باری به جمال خویش بنگر چون بگذری از مقابل من

8 ای یک گره از شکنج زلفت حلّال هزار مشکل من

9 دیوانه شوم اگر نباشد زلف سهیت سلاسل من

عکس نوشته
کامنت
comment