گنه کردی بگو کردیم از عبدالقادر گیلانی غزل 13

عبدالقادر گیلانی

آثار عبدالقادر گیلانی

عبدالقادر گیلانی

گنه کردی بگو کردیم ای دوست

1 گنه کردی بگو کردیم ای دوست که بعد از کار بد این توبه نیکوست

2 گنه کردن اگرچه خوی توگشت ولی عفو گناهت هم مرا خوست

3 توشب بر خاک ، رو می مال ،می نال که آن نالیدنت داریم ما دوست

4 نفس های گنه کاران تائب مرا خوشبوی تراز مُشک خوشبوست

5 چوفضل ماست پشتیبانت ای پیر چه غم داری اگر پشت تو دو توست

6 کسی کز وی بتر نبود به عالم مرا لاتقنطوا در باره اوست

7 به نعمت های جنت پروری مغز ترا بر استخوان گر خشک شد پوست

8 چو رحمن بر تو نیکو هست ،غم نیست اگر شیطان بد است و با تو بد خوست

9 نمیرد ماهی دل محیی هرگز زلال رحمت حق تا در این جوست

عکس نوشته
کامنت
comment