الهامی کرمانشاهی

الهامی کرمانشاهی

الهامی کرمانشاهی
الهامی کرمانشاهی

بگفت از الهامی کرمانشاهی شاهدنامه (چر خیابان باغ فردوس) 37

شاهدنامه (چر خیابان باغ فردوس) 37 ام از 451 خیابان چهارم

بگفت ای زدین بی خبر روی زشت

1 بگفت ای زدین بی خبر روی زشت تو را نیز کشتن بود سرنوشت

2 بفرمود تا بر زدندش به دار نگون سرشده با کمند استوار

3 به زه کرد سالار کشور کمان یکی تیر بگشاد بر بد گمان

4 که بنشست بر چشم و جست از قفاش چنین دید بیدین سزای جفاش

5 سپس تیر بارانش کردند سخت به فرمان مختار پیروز بخت

6 چو گشت اسپری آتش افروختند تن دوزخی را در آن سوختند

7 سپس عمر و حجاج را سوی میر کشیدند خوار و نژند و اسیر

8 که بود او نگهبان آب فرات زآتش مباداش هرگز نجات

9 چو مختار بگماشت بر وی نظر به دژخیم فرمود کاین را ببر

10 بدانسان که دانی مر او را رسان بدان کشته و سوخته ناکسان

11 به فرموده دژخیم رخ بر فروخت ببرد و بکشت و تن او بسوخت

12 از آن پس حکیم طفیل نژند که دست سپهدار ایمان فکند

13 زدیدار او میر بی ترس و باک بغرید چون ضیغم خشمناک

14 بدوگفت کای اهرمن زاده مرد یکی کار کردی که کافر نکرد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بگفت ای زدین بی خبر روی زشت

شاعر شعر بگفت ای زدین بی خبر روی زشت چه کسی است ؟

شاعر شعر بگفت ای زدین بی خبر روی زشت الهامی کرمانشاهی می باشد.

شعر بگفت ای زدین بی خبر روی زشت در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 13 سروده شده است.

قالب شعر بگفت ای زدین بی خبر روی زشت چیست ؟

قالب شعر بگفت ای زدین بی خبر روی زشت شاهدنامه (چر خیابان باغ فردوس) است

مضمون اصلی شعر بگفت ای زدین بی خبر روی زشت چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر