ای صاحبی که هر که در آفاق از ظهیر فاریابی قطعه 65

ظهیر فاریابی

آثار ظهیر فاریابی

ظهیر فاریابی

ای صاحبی که هر که در آفاق سرکش ست

1 ای صاحبی که هر که در آفاق سرکش ست از طوق منت تو بفرسود گردنش

2 آنجا که رای تو به سر مشکلی فتد حاجت نیفتد به بیان مبرهنش

3 در نوبهار تربیتت یافت رنگ و بوی هر گل که مرغزار سپهرست گلشنش

4 مرغی کز آشیانه اقبال تو پرد از اختران ثابته پاشند ارزنش

5 آتش فروغ عزم تو دارد ازین قبل در بر گرفته اند چون جان سنگ و آهنش

6 ای همت تو ساکن آن بقعه کز علو بیرون هفت خطه چرخ است یر زنش

7 معلوم رای توست که داعی دولتت بازی ست کاسمان تو زیبد نشیمنش

8 انوار مدحت تو بدیدند همگنان اندر ضمیر صافی و در طمع روشنش

9 ازانجا که لطف توست چنان کن که بعد ازین آثار نعمت تو ببینند بر تنش

10 بادا همیشه کسوت عمرت چنانک بخت تا روز حشر دست ندارد ز دامنش

عکس نوشته
کامنت
comment