- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 یاد ما هرگز نکردی یار هی رفت کار از دست و دست از کار هی
2 چند سوزم ز آتش دل روز و شب بیش از این طاقت ندارم یار هی
3 از غمت ای ترک آتشخو مرا دیده گریان است و دل خونبار هی
4 چند نالم همچو بلبل در فراق روی بنمای ای گل بیخار هی
5 شرح هجران چون بیان سازم که نیست در زبانم قوّت گفتار هی
6 هرچه گفتی محض باطل بوده است شرم کن قصاب از این گفتار هی