1 آبرو گر بایدت سرگشته چون خاشاک باش طره هر موج دریا گو خم فتراک باش
2 کعبه مقصود خواهی خاکساری پیشه کن همچو نقش پا در این ره دلنشین خاک باش
3 بی جراحت سینه آیینه از بی جوهری است بهر زخم تیغ چون گوهر گریبان چاک باش
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 بحر عشق است و وفا گوهر پاک است اینجا کشتی چاره گران سینه چاک است اینجا
2 سیر بازار وفا محشر ارباب دل است عالم تفرقه یک دامن پاک است اینجا
1 پری گشته آیینه دار هوا توان دیدن از روی کار هوا
2 چرا مست و مجنون نباشد کسی هوای بهار و بهار هوا
1 روشنگر چشم و دل ما کن شب ما را صیقل نزند تیره دلی مطلب ما را
2 دل شکر تو را از قلم شکوه نویسد باور نکند ساده دلی یا رب ما را
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به