-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای مسلمانان مرا عشق جوانی پیر کرد پای دل را کافری در زلف خود زنجیر کرد
2 نی غلط، گردد جوان از عشقبازی اهل دل غم که باشد تا تواند عاشقانرا پیر کرد
3 نی غلط هم نیست سوزد مغز را در استخوان هم جوان هم پیر را از جان شیرین سیر کرد
4 از بنیآدم چه میخواهند این قوم پری یا رب این بیداد خوبان را که بر ما چیر کرد
5 تا دچار من شده است ابرو کمانی در کمین بهر قصد جان من مژگان خود را تیر کرد
6 ای عزیزان با دل من نازنینانرا چه کار در شمار چیستم تا بایدم تسخیر کرد
7 نی غلط کردم که اینان نیز چون من سخرهاند پادشه عشق است معشوقی کجا تقصیر کرد
8 روز اول پای دل را فیض میبایست بست کار چون از دست شد کی میتوان تدبیر کرد
9 بودنی چون بایدش بودن پشیمانی چه سود رو نماید آخرآن کاول قضا تقدیر کرد