ای شوخ پریوشان آفاق از طغرل احراری غزل 213

طغرل احراری

طغرل احراری

طغرل احراری

ای شوخ پریوشان آفاق

1 ای شوخ پریوشان آفاق بر باده ده شکیب عشاق!

2 نبود به جهان کسی ز آدم یک تن که تو را بود نه مشتاق!

3 بیچاره دلم که جفت غم شد تا کرده‌ام ابروی خمت طاق

4 هم‌درس بودم به عشق مجنون او رفت به دشت و من به اسواق

5 در گردن جان من نهادی مانند سگان خویش اطواق

6 روحم به ازل میان ارواح با عشق تو بسته بود میثاق

7 شیرازه نمی‌توان گرفتن دیوان غم تو را ز اوراق

8 مشهور وفا و مهر بودی در بین شکرلبان به اخلاق

9 بسیار بریدی عاشقان را با تیغ جفا و ظلم اعناق

10 از آتش عشقبار طغرل گردید قرار و صبرم احراق

عکس نوشته
کامنت
comment