ای به امید وصالت تلخی هجران از خالد نقشبندی غزل 28

خالد نقشبندی

خالد نقشبندی

خالد نقشبندی

ای به امید وصالت تلخی هجران لذیذ

1 ای به امید وصالت تلخی هجران لذیذ آب تیغت در گلو چون قطره حیوان لذیذ

2 لذت زیبایی خال رخت از دل نرفت وه که هندو بچه مینو بود چندان لذیذ

3 گاه مژگانت رباید از کفم دل، گاه خط در گلستان رخت هم خار و هم ریحان لذیذ

4 جان من از دوریت جانم به لب نزدیک شد هوشمندان جان نپندارند بی جانان لذیذ

5 یاد خورشید رخت بر دل نماید آن چنان بنده ای را پرتو خور در تک زندان لذیذ

6 خار خار غنچه پیکان مژگانت به جان چون تبسم‌های گل بر بلبل خوشخوان لذیذ

7 خالدا بر روی زیبایش به فردوسم مخوان آتش دوزخ مرا صدبار از آن بستان لذیذ

عکس نوشته
کامنت
comment