- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تو آن نکردهای از فعل خیر با من و غیر که دست فضل کند دامن امید رها
2 جز آستانهٔ فضلت که مقصد اممست کجاست در همه عالم وثوق اهل بها
3 متاع خویشتنم در نظر حقیر آمد که پرتوی ندهد پیش آفتاب سها
4 به سمع خواجه رسیدست گویی این معنی که گفت خیر صلوة الکریم اعودها