- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خلقی به حسن خویش گرفتار دیدهای زان ناز میکنی که خریدار دیدهای
2 چندانکه خشم و ناز کنی زارتر شوم زارم ازآن کشی که مرا زار دیدهای
3 کوشی به عزت دگران رغم جان من گویا که در میانه مرا خوار دیدهای
4 وزو گداز من مکن ای شمع برطرف در یک زمان که جانب اغیار دیدهای
5 بزمش ندیده سجده کنی از برون در ای دل ز کعبهٔ سایهٔ دیوار دیدهای
6 بسیار پیش ما بد خوبان مگو رقیب آری ترا به دست که بسیار دیدهای
7 امروز مستی تو فغانی فزونترست معلوم میشود که رخ یار دیدهای