1 ای تاخته از جهان جهانبانان را برهم زده ملک و خانهٔ خانان را
2 ای وارث نامدار سلطانان را فخرست به تو جمله مسلمانان را
1 این چه شادی است که زو در همه عالم خبرست وین چه شکرست که زو در همه عالم اثرست
2 این چه بادست که او را ز نعیم است نسیم وین چه ابرست که او را ز سعادت مَطَرست
1 چو آتش فلکی شد نهفته زیر حجاب زدود بست فلک بر رخ زمانه نقاب
2 درآمد از در من برگرفته دلبر من ز روی خویش نقاب و ز موی خویش حجاب
1 شهی که گوهر و دینار رایگانی داد هرآنچه داد خدایش خدایگانی داد
2 عزیزکرد بدو دین و داد و بگزیدش به دین و دادش ده چیز و رایگانی داد