ای نرفته از جلال الدین محمد مولوی غزل 2783

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

ای نرفته از دل من اندرآ شاد آمدی

1 ای نرفته از دل من اندرآ شاد آمدی ای تو شمع شب فروزی مرحبا شاد آمدی

2 خانقاه روحیان را از تو حلو و حمزه‌ها جان جان صوفیانی الصلا شاد آمدی

3 شب چو چتر و مه چو سلطان می‌دود در زیر چتر وز تو تخت و تاج ما و چتر ما شاد آمدی

4 بی گهان در پیش کردی روح‌های پاک را ای صحابه شاد آمدی

5 ای که آن رحمت نمودی از پی چندین فراق می‌نگنجم زین طرب در هیچ جا شاد آمدی

6 من گمان‌ها داشتم اندر وفای لطف تو لیک در وهمم نیامد این وفا شاد آمدی

7 پرده داری کن تو ای شب کان مه اندر خلوت است مطربا پیوند کن تو پرده‌ها شاد آمدی

8 چون به نزد پرده دار شمس تبریزی رسی بشنوی از شش جهت کای خوش لقا شاد آمدی

عکس نوشته
کامنت
comment