1 ای که در کشتن ما هیچ مدارا نکنی سود و سرمایه بسوزی و محابا نکنی
2 دردمندان بلا زهر هلاهل دارند قصد این قوم خطا باشد هان تا نکنی
3 رنج ما را که توان برد به یک گوشه چشم شرط انصاف نباشد که مداوا نکنی
4 دیده ما چو به امید تو دریاست چرا به تفرج گذری بر لب دریا نکنی
5 نقل هر جور که از خلق کریمت کردند قول صاحب غرضان است تو آنها نکنی
6 بر تو گر جلوه کند شاهد ما ای زاهد از خدا جز می و معشوق تمنا نکنی
7 حافظا سجده به ابروی چو محرابش بر که دعایی ز سر صدق جز آن جا نکنی
دیدگاهها **