جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

ای از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 3018

غزل 3018 ام از 6329 غزلیات

ای تو ز خوبی خویش آینه را مشتری

1 ای تو ز خوبی خویش آینه را مشتری سوخته باد آینه تا تو در او ننگری

2 جان من از بحر عشق آب چو آتش بخورد در قدح جان من آب کند آذری

3 خار شد این جان و دل در حسد آینه کو چو گلستان شده‌ست از نظر عبهری

4 گم شده‌ام من ز خویش گر تو بیابی مرا زود سلامش رسان گو که خوشی خوشتری

5 گر تو بیابی مرا از من من را بگو که من آواره‌ای گشته نهان چون پری

6 مست نیم ای حریف عقل نرفت از سرم غمزه جادوش کرد جان مرا ساحری

7 گر تو به عقلی بیا یک نظری کن در او تا تو بدانی که نیست کار بتم سرسری

8 بر لب دریای عشق دیدم من ماهیی کرد یکی شیوه‌ای شیوه او برتری

9 گر چه که ماهی نمود لیک خود او بحر بود صورت گوساله‌ای بود دو صد سامری

10 ماهی ترک زبان کرد که گفته‌ست بحر نطق زبان را که تو حلقه برون دری

11 دم زدن ماهیان آب بود نی هوا زانک هوا آتشیست نیست حریف تری

12 بنگر در ماهیی نان وی و رزق او بحر بود پس تو در عشق از او کمتری

13 دام فکندم که تا صید کنم ماهیی صید سلیمان وقت جان من انگشتری

14 این چه بهانست خود زود بگو بحر کیست از حسد کس مترس در طلب مهتری

15 روشن و مطلق بگو تا نشود از دلت مفخر تبریز ما شمس حق و دین بری

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ای تو ز خوبی خویش آینه را مشتری

شاعر شعر ای تو ز خوبی خویش آینه را مشتری چه کسی است ؟

شاعر شعر ای تو ز خوبی خویش آینه را مشتری جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر ای تو ز خوبی خویش آینه را مشتری در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر ای تو ز خوبی خویش آینه را مشتری چیست ؟

قالب شعر ای تو ز خوبی خویش آینه را مشتری غزل است

مضمون اصلی شعر ای تو ز خوبی خویش آینه را مشتری چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین است.
بنر