تو که ای امیر داری ز سراغ از طبیب اصفهانی غزل 153

طبیب اصفهانی

آثار طبیب اصفهانی

طبیب اصفهانی

تو که ای امیر داری ز سراغ من فراغی

1 تو که ای امیر داری ز سراغ من فراغی چه شود اگر بگیری ز غلام خود سراغی

2 چو تو گلشنی و باغی بکنار من چو آئی چه روم بگشت گلشن چه روم بسیر باغی

3 زجفا و جور گردون چو شکسته و ضعیفم زشراب کهنه ساقی برسان بمن ایاغی

4 زستمگری چگونه، بودم امید مرهم که بروی داغ دیگر نهدم بسینه داغی

5 بروم اگر بگلشن بگلی نظر ندارم که بگلشنی نرفتم که نبود بانگ زاغی

6 نبود طبیب دیگر سرو برگ نظم و شعرم که جدا ز همزبانان نبود مرا دماغی

عکس نوشته
کامنت
comment